بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره
آرمانآرمان، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

قطره باران

باران ببار که من تشنه باریدنت هستم...

پرنسس عزیزم ❤

1398/5/25 5:16
نویسنده : مامان مریم
666 بازدید
اشتراک گذاری

 

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

دنیامی باران...

خیلی دوست دارم حتی  فرسنگها  دورتر‌ دوری ولی همیشه تو خیالم باهات زندگی میکنم. تو این روزای سخت همش فکر میکنم اگه تو پیشم بودی چقدر بهم کمک میکردی چقدر وجودت برام خوب بود‌. آرمان کولیک داره و خیلی گریه میکنه. یه جوری که یه وقتایی کم میارم. همش از خدا میخوام که خوب بشه و یه کم آروم باشه. دیروز انقدر دلم هواتو کرده بود همون طور که آرمان رو پام خوابیده بود بهت زنگ زدم. وای خدای من صدای تو خود بهشته، عشقه، زندگیه. وقتی الو میگی یه حس قشنگه غمگینی میاد سراغم.😭امروز هم بعد از یک ماه رفتی خونه مامان اینا. چقدر بزرگ شدی روز به روز بزرگ تر باورم نمیشد‌. انگار یه دختر کامل و بالغ. اینه پرنسس ها ! خدایا پرنسس منو بهم برسون.🙏🙏

انقدر این عکست منو تحت تاثیر گذاشت خدا باورم نمیشه چقدر بزرگ شدی. تو این دو سال چقدر تغییر کردی‌. همش به عکست نگاه میکنم میگم دخترم دور از من چقدر بزرگ شده ای خدا...

 

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

 

 

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

 

 

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 

با هم رفتید این رستوران. ظاهرا خیلی بهت خوش گذشته بود.❤

پسندها (18)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

❤️Maman juni❤️Maman juni
25 مرداد 98 5:40
ای جانم ماشالله خانمی شده .... 
نمیدونم چرا از هم دورین 
ولی از خدای مهربون میخوام هر چه زودتر در کنار بتونین لحظات خوشیو سپری کنین و برای همیشه و‌هیچوقت دور از هم نباشین عزیزم 🥰🌹🌹
مامان مریم
پاسخ
ممنون 🙏🌹❤
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
25 مرداد 98 6:54
امیدوارم ب زودی باران جون هم به شما بپیونده😘
مامان مریم
پاسخ
آمین🙏🌹
نرگسنرگس
25 مرداد 98 9:14
انشالله زودتر شرایطی پیش بیاد که کنار هم به آرامش برسید...
مامان مریم
پاسخ
ممنون ❤🙏🌹
نرگسنرگس
25 مرداد 98 9:14
ما با افتخار شما رو دنبال کردیم . شما هم لطفا ما رو دنبال کنید...😉
نرگسنرگس
25 مرداد 98 9:55
من با اجازه کل وبلاگ تون و خوندم. امیدوارم هر چه زودتر شرایطی پیش بیاد که شما و دخترتون کنار هم باشید. به هر حل زندگی بالا و پایین زیاد داره و خوبی ما آدما اینه که به هر شرایطی عادت می کنیم. باز خدا رو شکر که هر چند وقت یک بار خبری از دخترتون می گیرید. من مادری رو تو نی نی وبلاگ می شناسم که الان سالهاست از پسرش خبر نداره.
خدا کمک می کنه انشالله...
مامان مریم
پاسخ
آری شود ولیکن به خون جگر شود!! 
ممنون از لطف تون 🌹❤🙏
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
25 مرداد 98 11:09
ای جان خداحفظش کنه 😘😘❤
ان شاءالله زودتر برگرده پیش خودتون🌷🌷
مامان مریم
پاسخ
ممنون از لطف تون دوست عزیز🙏🌹❤
مامان صدرامامان صدرا
28 مرداد 98 23:47
ماشالله برا خودش خانومی شده💖💖💖
مامان مریم
پاسخ
❤🌹
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قطره باران می باشد