پرنسس عزیزم ❤
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
دنیامی باران...
خیلی دوست دارم حتی فرسنگها دورتر دوری ولی همیشه تو خیالم باهات زندگی میکنم. تو این روزای سخت همش فکر میکنم اگه تو پیشم بودی چقدر بهم کمک میکردی چقدر وجودت برام خوب بود. آرمان کولیک داره و خیلی گریه میکنه. یه جوری که یه وقتایی کم میارم. همش از خدا میخوام که خوب بشه و یه کم آروم باشه. دیروز انقدر دلم هواتو کرده بود همون طور که آرمان رو پام خوابیده بود بهت زنگ زدم. وای خدای من صدای تو خود بهشته، عشقه، زندگیه. وقتی الو میگی یه حس قشنگه غمگینی میاد سراغم.😭امروز هم بعد از یک ماه رفتی خونه مامان اینا. چقدر بزرگ شدی روز به روز بزرگ تر باورم نمیشد. انگار یه دختر کامل و بالغ. اینه پرنسس ها ! خدایا پرنسس منو بهم برسون.🙏🙏
انقدر این عکست منو تحت تاثیر گذاشت خدا باورم نمیشه چقدر بزرگ شدی. تو این دو سال چقدر تغییر کردی. همش به عکست نگاه میکنم میگم دخترم دور از من چقدر بزرگ شده ای خدا...
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
با هم رفتید این رستوران. ظاهرا خیلی بهت خوش گذشته بود.❤