باران و دورا
باران زیبای من به اندازه تمام دنیا دلتنگتم، فکر کردن به تو برام دل گرم کننده ترین اتفاقه. یاد صدات که میفتم یواشکی یه لبخند رو لبم میشینه. یاد آغوشت که نگو ...همش تصور میکنم بغلت کردم و اون لپ نرمت رو میبوسم. چه حالی میده ... وصف العیش، نصف العیش 😊😊😊 فکرش هم قشنگه ... من باور دارم ، یقین دارم به با هم بودنمون... به زودی اتفاق میوفته. فکر میکنم که اتفاق بیوفته. به زودی باران میاد پیش ما ... آمین
من قربون این سلفی گرفتنت بشم عسلم
باران این کیف دورا رو یادته ؟ همیشه همه جا با خودت میبردی، همیشه اول دورا میشست بعد باران، مواظبش بودی، به من هم تاکید میکردی مامان رو دورا نشینی ! ! ! 🤣 هر چی میخوردی اول یه قاشق به دورا میدادی و باهاش حرف میزدی ازش سوال میپرسیدی ، هر کاری میکردی اول از دورا میپرسیدی 😊عاشق بازی کردنت با این دورا بودم،❤ اینجا هم با دورا سلفی گرفتی 🤣
داستانی داشتیم با این دورا خانم ....