بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
آرمانآرمان، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

قطره باران

باران ببار که من تشنه باریدنت هستم...

نمایشگاه ماشین 🏎

1401/11/10 21:28
نویسنده : مامان مریم
218 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش رفتیم یه نمایشگاه ماشین. آرمان از این ماشینه خوشش اومده بود ، گیر داده بود می خوام سوار بشم ! اینم از این ماشین گرونا بود ! من داشتم سکته میکردم. آرمان تو رو خدا  مواظب باش دست نزن 😅 مگه حرف گوش می‌کرد!  الا و بلا می خوام سوار بشم !  با هزار خجالت به آقاهه گفتم میشه پسرم سوار این ماشین بشه؟ بنده خدا آدم مهربونی بود اجازه داد !

آرمان ۵ دقیقه سوار شد ولی ما می‌ترسیدیم که خراب کاری کنه  زود پیاده اش کردیم. خلاصه عشق کرد دیگه 😜 سوار این ماشین عتیقه شده بود 😜😆

پسندها (3)

نظرات (3)

سایهسایه
10 بهمن 01 21:46
🙂🙂🙂🙂
مامان مریم خوبید؟ دلم براتون 🤏🏻🤏🏻 شده بود 
باورتون نشه ولی بالاااااخخرهههههههه یعنی بالااااااخرههههههههههه امتحانات ما بعد ۱ ماا تموم شد😐😐😐😂😂😂😌😌
الانم در حال تفسیر یک غزل هستم که مطلع و غیر مطلع و... رو باید بنویسم که چطور پیدا کنیم تو دیوان🙃🙃🙃
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم خدا رو شکر ایشالا که همیشه موفق باشی بیا اینجا و خبرای خوب بهم بدی 🥰❤😘
🍋z𝗮𝗵𝗿𝗮🍋🍋z𝗮𝗵𝗿𝗮🍋
11 بهمن 01 1:32
ای جان چه مردمش خاکی و مهربونن😍💚
میشه بپرسم کدوم کشورید؟
مامان مریم
پاسخ
عزیزم بلژیک 🥰
سایهسایه
11 بهمن 01 19:25
انشالله بعدا که بیام خبر اومدن باران جونم شما بهم بدید❤️🙂🙂🙂🙂
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم🥰❤ آمین 🙏
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قطره باران می باشد