دو روز مونده به تولدت
عزیز دلم دو روز مونده به تولدت !
یاد دو سال پیش می افتم، روز های اخر خیلی سخت می گذشت. شکمم خیلی بزرگ شده بود.
هفته اخر خونه ی مامان و بابا می موندم. فقط لحظه شماری می کردم که زود تر به دنیا بیای.
دیگه نمی تونستم نفس بکشم. بزرگ شده بودی، جات تنگ بود !
خانم دکتر مافی روز هفتم اسفند وقت داده بود. می دونی من عدد هفت رو دوست دارم.
خودم از دکتر خواستم که این روز رو انتخاب کنه. ولی شما عجله کردید یه روز زود تر به دنیا اومدید !!
از اون روزای نفس تنگی دو سال می گذره. خدا یه دختر عزیز و دوست داشتنی گذاشت تو بغلم. چقدر خوبه بودنت. انقدر بهت عادت کردم که نگو. یه روز که نباشی همه جا سوت و کوره و البته تمییز !!
خدایا به خاطر وجود این فرشته کوچولو تو رو هزار بار ، هزار بار شکر.
باران قشنگم تولدت مبارک!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی