بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
آرمانآرمان، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

قطره باران

باران ببار که من تشنه باریدنت هستم...

💕

عشق مامان بازم تولدت مبارک خیلی دلم میخواست گل بخرم برات با اسنپ بگم بفرستند روش بنویسند تولدت مبارک عزیزترینم از طرف مامان مریم. 🥰 ولی راستش ترسیدم بابات دیوونه بازی در بیاره و ناراحتت کنه برای همین این کار رو نکردم. رفتم بیرون یه خورده راه رفتم و اشک ریختم بعد تصمیم گرفتم برای خودم یه ارکیده بخرم به یاد باران بزارم رو طاقچه و بهش نگاه کنم و امیدوار باشم که یه روز خودت میای و مال تو میشه 🥰❤️ اینا هم یه قسمت از وسایلی هست که من برای تو گرفته بودم البته کادو تولد نیست و بهت گفتم کادو تولدت چیه برات بعدا میگیرم😜😘🎁 همش جا نمیشد و من بیشتر لوازم تحریرا رو گذاشتم. اینم تابلویی که گفته بودم زدم به آشپزخونه نظرت چیه؟ ...
6 اسفند 1402

تولدت مبارک ❤️

سلام عزیز قشنگم ❤️ قربون دختر قشنگم برم عزیز دوست داشتنی من 🥰 ببین فیس بوک برام چی فرستاده 🙂 می خواستم برات پیام تولد مبارک بزارم با این یادآوری رفتم به گذشته. سیزده سال پیش تو فیس بوک از دوستام خواستم که برام دعا کنند. اون روز همه کارام رو کرده بودم و منتظر اومدن تو بودم ، دعا میکردم، تو شیکمم باهات حرف میزدم برات درد و دل میکردم و بهت میگفتم بیا عزیزم قدمت به روی چشمم. تو تو دلم بودی. شیرین نشسته بودی. و فردای اون روز من حس قشنگ مادری رو با تو تجربه کردم.  به خاطر این موضوع همیشه قدردان تو هستم تو این حس قشنگ رو به من دادی. قشنگ ترین حس زندگی حس مادری هست. من این حس قشنگ رو از تو گرفتم. مرسی بابت این عشق بزرگی که به...
5 اسفند 1402

برف در سال ۲۰۲۴

سلام عزیز دلم برات چند تا عکس گذاشتم از سرمای منفی ۱۰ درجه و برف بروکسل. وقتی من میرفتم دنبال آرمان برف شروع به باریدن کرد و در عرض سه ساعت همه جا این طوری سفید پوش  شد ! جالبه نه ؟ و ما بلافاصله رفتیم پایین و بچه ها برف بازی کردند و این هم ژست داداش کوچکت ! کلی ذوق کرد و بازی کرد و بعد از اینکه خیس آب شده بود با گریه برگشت بالا .( سیر نشده بود از برف)😊🤍❄️🌨 و اینم مامان مریمت در حالی که داره یخ میزنه از سرما و چشماش باز نمیشه ! 😜خیلی سردم شد و فقط این عکس رو گرفتم و سریع برگشتم بالا !  دیروز وقت دندون پزشکی داشتم و اینجا هم  مدرسه بیانکاست و من تو ایستگاه اتوبوس منتظر  ...
30 دی 1402
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قطره باران می باشد