بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
آرمانآرمان، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

قطره باران

باران ببار که من تشنه باریدنت هستم...

فراموشی....

1401/5/8 12:17
نویسنده : مامان مریم
560 بازدید
اشتراک گذاری

باران دیشب مهمون داشتیم، عمو شهرام آرمان اومده بود خونمون. کلی ذوق کرد و بالا پایین پرید و شیطونی کرد. می خواستم از میز شامم برات عکس بگیرم یادم رفت ! مثل همیشه ! فراموشی ! دلتنگتم خیلی زیاد ! کاش پیشم بودی ! کاش کنارم بودی ، تسکینی بودی روی دل بی تابم، مامان فدات بشه دختر قشنگم.....

یاد این عکس به خیر ! دربند رستوران باغ ایرانی !اون شب شام نخوردی، هر کاری کردم از پرس میگوهای من بخوری قبول نکردی، گفتی زیاد خوردم،حالم بهم میخوره... پای ارمان می لنگید هنوز، یادته ؟چه شب قشنگی بود. 

دوست دارم....❤

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

سایهسایه
9 مرداد 01 16:16
به نظرم بهتر شد که نگرفتید 🥲
اونوقت میگه چه مامانی از خوشیاش میفرسته دل منو بسوزونه ! البته که قصد شما اینطور نبوده و خواستید بگید به یادتم ولی ما دخترای کوچیک ممکنه بد برداشت کنیم🥲🥲💔
مامان مریم
پاسخ
عزیزم تو چه دختر مهربونی هستی ! زنده باشی ❤🥰🙏
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قطره باران می باشد